سلام امیداوارم از داستان بی گناه خوشتون بیاد
برای خوندن داستان برید ادامه
+ولم کنید ولم کنید
-خفه شو دیگه حیف که سالم لازمت داریم
+کی شما رو فرستاده.اصلا چرا من اینجام. چی می خواین
بدون اینکه جوابی بهم بده رفت.باید به حرف آپا گوش میدادم.
فلش بک 2ساعت قبل
مین آهه=آپا لطفا تو که همیشه اجازه میدادی حالا که ددی اجازه میده تو نمیزاری
سوهو=مینی خودت میدونی ما یه معامله مهم داریم تا تمام شدن معامله حق نداری بری بیرون
کریس=معامله که 10 روز دیگه است
مین آهه=آپا لطفا
سوهو=با کیونگسو میری اگر هم نخواستی با کیونگسو بری حق نداری بری بیرون
مین آهه=باشه آپا
پایان فلش بک
یک ساعت از رفتن اون مرد گذشته بود که در انباری که توش بودم باز شد و چند نفر من رو بردن بیرون از انبار و سوار ماشینی کردن.
کای:
توی ماشین منتظر بودم تا مین آهه رو بیارن وقتی آوردنش تعجب کردم از همیشه هم قشنگ تر شده بود.هنوز متوجه من نشده بود که گفتم:
کای=پس درست شنیده بودم. بیش از حد زیبا
مین آهه:
برگشتم سمت صدا که پسری حدودا 20ساله رو دیدم
مین آهه=هر چقدر پول بخوای بهت میدم فقط بزار برم
کای=اونطور که شنیده بودم می گفتن دختر خوانده کریس وو خیلی مغرور و از خود راضی یه ولی انگار اشتباه شنیدم
مین آهه=فکر نکنم این چیزا به تو ربطی داشته باشه کیم جونگین یا بهتر بگم کیم کای
باتعجب بهم نگاه کرد ولی خیلی سریع به خودش اومد .
مین آهه=نمی خواد تعجب کنی تقریبا همه تو رو میشناسن آخه تنها آدم خنگی که جرعت میکنه دختر کریس وو بزرگترین خلافکار سئول رو بدزده تویی کیم کای
کای=پس کاملا هم اشتباه نبوده.باهوشی ولی فکر نمی کنی اگه زیادی حرف بزنی سرت رو از دست میدی
مین آهه=هه. یا خودت رو زدی به خنگی یا من رو خنگ فرض کردی کیم کای.
....................................................................................................................................................
سوهو:
سوهو=کریس.باید تا الان میومد
کریس= سوهو چرا اینقدر نگرانی. کیونگسو همراهشه پس اتفاقی نمی افته
هنوز حرف کریس تمام نشده بود که کیونگسو با صورتی خونی وارد عمارت شد.بادیدنش خیلی نگران شدم داد زدم گفتم:
سوهو=مین آهه کجاست
کریس=مگه نمیشنوی مین آهه کجاست
کیونگسو=قربان افرادکیم کای ارباب جوان مین آهه رو با خودشون بردن
کریس=چی کیم کای